براساس گزارش سازمان ديده بان حقوق بشر، قوه قضائيه ايران در سال ۲۰۰۷ حكم سابق محكوميت شش بسيجي كه درسال ۲۰۰۲ پنج نفر را كشته بودند را معلق كرد[۲۱]
موضوع مرگ زهرا بنييعقوب كه در سال ۸۶ پس از بازداشت، در بازداشتگاه بسيج جان خود را ازدست داد مسئله ساز شد. مسئولين اين موضوع را خود كشي اعلام كردند ولي برخي از افراد از جمله خانواده بني يعقوب با رد موضوع خودكشي اعلام كردند كه بعضي مدارك ارئه شده توسط مقامات مربوطه دستكاري شده است
بسيج از افراد زير هيجده سال «داوطلب» در طول جنگ ايران و عراق استفاده ميكرد، اين سازمان همچنان از افراد زير هيجده سال به صورت داوطلب استفاده ميكند
بسيج در سراسر كشور ۲۳ ميليون و ۸۰۰ هزار نيروي داوطلب دارد.[۱۶]
به اعضاي بسيج كه درسطح مدارس راهنمايي ايران تحصيل ميكنند پويندگان و به اعضاي در سطح دبيرستان پيشگامان گفته ميشود.[۱۷] عضويتهاي بسيج به گروههاي زير تقسيم ميگردد:
بسيجي عادي: عموم قشرها معتقد به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران هستند كه پس از گذراندن دوره آموزش عمومي به عضويت بسيج درآمده و سازماندهي ميگردند.
بسيجي فعال: آن دسته از بسيجيان عادي داوطلب هستند كه واجد شرايط لازم بوده و پس از گذراندن دورههاي آموزشي سازمان دهي شده و با سپاه همكاري ميكنند.
بسيجيان ويژه: اين گروه كه به پاسدار افتخاري هم شناخته ميشوند افرادي هستند كه صلاحيتهاي يك پاسدار را دارا ميباشند و پس از گذراندن آموزشهاي لازم در اين زمينه سازماندهي ميگردند.[۱۸]
بسيجيان كادر:كه بسيجيان فعال پس از گذراندن دورههاي خاص به اين سطح از عضويت ميرسند.
اهداف بسيج مستضعفين به نقل از وبگاه آن به شرح زير است:
تحقق فرمايش روحالله خميني مبني بر تشكيل هستههاي حزبالله
ايجاد تواناييها و آمادگيهاي لازم دفاعي در آحاد مردم در دفاع از كشور
ايجاد تواناييهاي لازم رزمي در نيروهايي كه توانايي شركت در عملياتهاي كلاسيك و بزرگ را دارند
ايجاد تواناييهاي لازم در آحاد مردم بمنظور كمك به هنگام بروز بلايا و حوادث غير پيشبيني
كمك به دولت در امر سازندگي
براساس قانون برنامه چهارم توسعه بايستي هر سال ۴۰۰ ميليارد تومان براي بسيج در نظر گرفته شود كه در سال اول برنامه يعني سال ۱۳۸۴، ۱۷۳ ميليارد تومان و در سال ۸۵ نيز مجدداً ۱۷۳ ميليارد تومان در نظر گرفته شدهاست.[۱۱] بگفته فرمانده بسيج و نشريه «صبح صادق» ارگان دفتر سياسي سپاه بودجه اين نهاد در سال ۱۳۸۷ ۲۰۰٪ افزايش پيدا كرده و بصورت جداگانه از اين بودجه، ۵۰ ميليارد تومان نيز براي كمك به بسيجيان بيكار در نظر گرفته شدهاست.[۱۲] در سال ۱۳۸۸ هم بر اساس اعلام نشريه برنامه ارگان معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهوري، بودجه بسيج ۴۵ ميليارد و ۲۳۸ ميليون تومان افزايش يافت.[۱۳]
در سال ۱۳۸۳ به منظور تأمين منابع مالي و ارزي و رفع سريع مشكلات درماني و خدماتي توانبخشي جانبازان و ايثارگران انقلاب اسلامي و تهيه تجهيزات و امكانات مورد نياز گردانهاي عاشورا و الزهراي بسيج معادل ۳۵۰ ميليون دلار از محل حساب ذخيره ارزي به بسيج اختصاص يافت
بسيج دانش آموزي
بسيج دانشجويي
بسيج جامعه پزشكي
بسيج جامعه مهندسين
بسيج اساتيد
بسيج خواهران
بسيج ادارات
بسيج مساجد و محلات
بسيج طلاب و روحانيون
بسيج كارخانجات و شركتها
بسيج ويژه برون مرزي بسيج موقت مورد نياز در هر مكان وزمان
نيروهاي بسيج ايران از بدو تأسيس تا پايان مسئوليت سردار سيد يحيي صفوي رسماً زيرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بودهاند. با تغيير فرماندهي سپاه و با روي كار آمدن سردار محمدعلي جعفري مسئوليت فرماندهي بسيج براي اولين بار به فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي واگذار گرديد، و حسين تائب در تيرماه ۱۳۷۸ به فرماندهي بسيج منصوب شد اما پس از انتخابات دهم رياست جمهوري ايران فرماندهي بسيج به سردار محمدرضا نقدي سپرده شد. اخيراً و در تاريخ ۱۷ آذر ۹۵ رهبر جمهوري اسلامي ايران طي حكمي سرتيپ غلامحسين غيبپرور را به عنوان رئيس سازمان بسيج و جانشين فرمانده كل سپاه در امور بسيج منصوب كرد.[۵]
عزيز جعفري با دستهبندي تهديدات عليه جمهوري اسلامي به تهديد نرم، تهديد نيمهسخت (شورشهاي مردمي بدون سلاح گرم،[۶] تهديدهاي اقتصادي-سياسي داخلي و خارجي[۷]) و تهديد سخت (شورشهاي مسلحانه، جنگ داخلي و جنگ خارجي) وظيفه مبارزه با تهديد نرم را به بسيج غيرنظامي، نيمهسخت را به بسيج نظامي و سخت را به نيروي زميني سپاه و بسيج نظامي محول ميكند
بسيج مستضعفين با فرمان آيتالله خميني در ۵ آذر ۱۳۵۸ تشكيل شد و پس از تصويب مجلس شوراي اسلامي در دي ۱۳۵۹ به صورت قانوني رسميت پيدا كرد ابتدا مدتي مجد و پس از آن سالك فرمانده بسيج بودند. محمدعلي رحماني از سال ۱۳۶۲ مسئوليت آن را بر عهده گرفت او تا پايان جنگ هشت ساله عراق عليه ايران در اين سمت فعاليت ميكرد وي توانست با روشي نوين نيروهايي را از پير و جوان از نقاط دور افتاده و روستاها تا ادارات و دانشگاهها و دانش آموزان و روحانيون را سازماندهي نموده و با افزايش پايگاههاي مقاومت از ۷۰۰۰ به ۲۱۵۰۰ پايگاه نيرويي بزرگ را بوجود آورد تا در جهت اجراي فرمان خميني به عنوان ارتش بيست ميليوني به جبهه اعزام نمايند كه اعزام يكصد هزار نفري سپاه محمد حاصل اين سازماندهي بود. رحماني معتقد بود كه بسيج بايد به صورت يك نيروي مردمي و فراگير باقي بماند وي تا سال ۱۳۷۰ در بسيج مستضعفين بود. پس از درگذشت خميني فشار سپاه براي تبديل بسيج مستضعفين به نيروي مقاومت بسيج افزايش پيدا كرد و در نهايت با خروج رحماني از بسيج و تغيير ساختار نيروي مقاومت بسيج تشكيل شد و افشار به عنوان اولين فرمانده نيروي مقاومت بسيج منصوب گرديد.
بر اساس يك تعريف، مي توان بسيج را همچون روندي در نظر گرفت كه در آن يك واحد اجتماعي بسيار سريع بتواند بر منابعي كنترل پيدا كند كه پيش تر بر آنها كنتري نداشته است. در واقع زماني كه بسيج از حالت گروهي فراتر رود و بخشي از جمعيت را به اعطاي منابع خواسته شده براي دستيابي به هدف مطلوب برانگيزد آن گاه بسيج تبديل به يك جنبش ميشود. يكي از عوامل مؤثر در كار بسيج، ميزان سازمان يافتگي است. در حركت بسيج، روابط درون گروهي و فرهنگ مشترك هر چقدر محكم تر و گستردهتر باشد ميزان احتمال پيروزي آن نيز بيشتر است و اين بدان سبب است كه ارتباطات و فرهنگ مشترك باعث ميشود كه تعبير يكسان و واحدي نسبت به امر مورد نظر بوجود بيايد. رهبري لازمه سازمان و بسيج است. گروههاي بسيج گر سعي دارند تا با تقويت هر چه گستردهتر اعضاي گروه و ضعيف كردن ديگر پيوندهاي اجتماعي و بزرگ كردن رهبر يا رهبران، باعث گسترش وفاداري اعضا در جامعه شوند. بسيج به دو صورت تهاجمي و تدافعي ظاهر ميشود. بسيج تدافعي، وقتي صورت ميگيرد كه گروهي هنگام مواجه شدن با حمله گروهي ديگر، منابع خود را بسيج ميكند. ميتوان شورشهاي دهقاني و اشرافي را نوعي بسيج تدافعي دانست. بسيج تهاجمي آن بسيجي است كه در فرصتهاي مناسب براي اين كه اهداف و منابع خودش را محقق كند دست به بسيج نيروهاي خود ميزند. بسيج انقلابي نوعي از بسيج تهاجمي است. همچنين بسيج تهاجمي نيازمند شناخت دقيق در مورد محيط خارجي و رهبري كنشگرانه و كوشش سازماني بيشتر است. از آن جا كه بسيج هزينه بردار است لذا خصوصاً بسيج تهاجمي بايد از امكانات اقتصادي لازم برخوردار باشد. ايدئولؤژي بسيج ميتواند نمادها و شعارهاي مورد نياز بسيج را فراهم كند. سازمان، رهبري و ايدئولوژي از ابعاد اساسي روند بسيج انقلابي هستند. ميتوان گفت كه ايدئولوژي نقشي تعيين كننده اي در بسيج انقلابي دارد. يكي از وظايف ايدئولوژي سرزنش كردن وضع موجود و يافتن ريشههاي نابساماني است. دومين وظبفه ايدئولوژي نشان دادن وضع مطلوب و اهداف و آرمان هاست. سومين وظيف آن اراده تبيين تازه اي از تاريخ به سود جنبش و ستايش از گذشته آن است
سازمان بسيج مستضعفين يكي از نيروهاي پنجگانه سپاه پاسداران و از يكي مهمترين بازوهاي قدرت جمهوري اسلامي به شمار ميرود كه مأموريت جذب، آموزش، سازماندهي و به كار گيري نيروهاي داوطلب مردمي را در راستاي اهداف انقلاب اسلامي و حفظ دستاوردهاي آن را بر عهده دارد.
اين نيرو كه با نامهاي سازمان بَسيج مستضعفين يا نيروي مقاومت بسيج هم شناخته ميشود در ۵ آذر ۱۳۵۸ به فرمان سيد روحالله خميني تشكيل شد و پس از تصويب مجلس شوراي اسلامي در دي ۱۳۵۹ قانوناً رسميت پيدا كرد و به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تعلق گرفت. به اعضاي اين سازمان بسيجي ميگويند و طبق ماده ۱۳ قانون مقررات استخدامي سپاه، بسيجي به فردي اطلاق ميشود كه داوطلبانه جهت تحقق ارتش ۲۰ ميليوني تحت پوشش سپاه در ميآيد. به موجب همين مادهٔ قانوني بسيجيان به سه دسته «بسيج عادي»، «بسيج فعال» و «بسيج ويژه» يا «پاسداران افتخاري» تقسيم ميشوند.[۳] در جنگ ايران و عراق از بسيجيان بيشتر براي ارسال به صورت داوطلبانه و سازماندهي شده به جبههها استفاده ميشد.
تعداد صفحات : 0